.

تجربه ای که چگونه یک کارآفرین موفق باشیم

تولید شده توسط بهار رضاییان

کامپیوتر خوندم و همیشه به حوزه فناوری اطلاعات، تکنولوژِی و دیجیتال مارکتینگ علاقه زیادی داشتم، این فکت که کلی چیزای جذاب و مهم تو دنیا هست که هنوز نمیدونمشون بهم انگیزه میده تا بیشتر تو مسیرم تلاش کنم! الان کارشناس سئو توی تابان شهر هستم و راه یادگیری و توسعه مهارت های فردی و اجتماعی برام هموار تره و دوست دارم تا تجربیاتم رو با کسایی که مثل خودم هستن به اشتراک بذارم.

تجربه ای که چگونه یک کارآفرین موفق باشیم

امروز می خواهم به عنوان یک کارآفرین تجربه یک  استارتاپ و کارآفرینی را  بسیار پر فراز و نشیب رو برای دوستانم مطرح کنم. به شما پیشنهاد می کنم که مقاله ی ما درباره ی ساخت اپلیکیشن را مطالعه نمایید

راه و روش موفقیت در کسب و کار استارتاپی

امروز می خواهم به عنوان یک کارآفرین تجربه یک  استارتاپ و کارآفرینی را  بسیار پر فراز و نشیب رو برای دوستانم مطرح کنم. به شما پیشنهاد می کنم که مقاله ی ما درباره ی ساخت اپلیکیشن را مطالعه نمایید

من مهیار خدایاری مدیر مسئول و صاحب امتیار کانون تابان شهر متولد اردیبهشت ماه سال 1362 بعد از پایان تحصیل در رشته مدیریت صنعتی در شرکت فهامه در زمینه تولید قطعات خودرو مشغول به کار شدم .

در همین حال برای ادامه در مقطع ارشد نیز شروع به مطالعه نمودم و در سال 1387 در مقطع ارشد شروع به تحصیل نمودم.

در حین کار در شرکت فهامه به عنوان کارشناس آموزش و سیستم های مدیریت کیفیت تجربه خیلی خوبی را کسب نمودم.

چون قبل ورود به بازار کار فکر می کردم که می توانم با کمترین کار بهترین درآمد رو داشته باشم ولی بعدها متوجه شدم که نه!

با گشتن چیزی پیدا نمی شود و باید چیزی برای ارئه داشته باشیم .

بعد متوجه شدم مهم این است چه کارهایی بلد هستم، این مطلبی است که همیشه به عنوان کارآفرین به همکارانم می گویم.

همه چیز از همینجا شروع شد که خوب، تو چی بلد هستی..!

همانطور که در مصاحبه هفته نامه استارتاپ ها شنبه  به عنوان کارآفرین موفق توضیح داده بودم.

از همینجا بود که شروع کردم به کسب تجربه و مطالعه در خصوص هر چیزی که فکر می کردم برای من جالب و جذاب بود.

کتاب آموزشی  پیدا می کردم و می خواندم و در رابطه با آن موضوع به طور کامل در اینترنت سرچ می کردم.

در کنار هر کسی که تخصصی در این زمینه داشت کار می کردم و تجربه کسب می کردم.

تا زمانی که متوجه شدم واحدی که در دانشگاه فقط درس آن را پاس می کردیم چقدر برای یک کارآفرین کارآمد بوده.

ولی فقط ما می خواندیم تا درس پاس شود ولی اینجا توانستم جبران کنم.

همیشه در خودم می دیدم که استعداد و علاقه خیلی زیادی در زمینه فروش دارم و دوست دارم که کارآفرین باشم.

و دوست داشتم که همیشه یک فروشنده زیرک و توانمند باشم، نیاز به تجربه داشتم .

در همان زمان به صورت پاره وقت به عنوان بازاریاب شروع به کار در یک شرکت تبلیغاتی نمودم.

تجربه عالی بود یکی از بهترین و کلیدی ترین مواردی که در این جا یاد گرفتم.

این بود که برای فروشنده خوب بودن باید چیزی رو که معرفی می کنید به آن معتقد باشید.

وقتی شما خودتون با دید مثبت و با اعتقاد به محصول نگاه کنید مشتری شما هم مجاب خواهد شد.

که محصول شمارو هم قبول داشته باشد.

اکثر بازاریاب ها بعد از چند بار تلاش برای فروش محصولات خود وقتی که از طرف مشتری پس زده می شوند.

نسبت به محصول خود ایمان خود را از دست می دهند .

در نتیجه بیشتر مورد بی توجهی توسط خریداران قرار می گیرند تا این که این چرخه ادامه پیدا خواهد نمود.

در همین زمان از طرف دانشگاه ناصر خسرو جهت تدریس در دانشگاه دعوت به همکاری شدم .

از طرفی وقت کافی برای این کار نداشتم و از طرفی علاقه شدیدی به این که در دانشگاه بتوانم به عنوان کارآفرین تدریس کنم .

تجربیاتم رو با دانشجوها به اشتراک بگذارم داشتم.

که قبول کردم و از کار قبلی در شرکت فهامه انصراف دادم و صبح تا ظهر در دانشگاه تدریس می کردم .

ظهر تا شب در شرکت تبلیغاتی بازاریابی، روزهای پر هیجان و پر آشوبی بود.

خیلی شلوغ بودم و از آینده مطمئن نبودم ولی ادامه دادم.

بعد از 2 سال تصمیم گرفتم که یک کانون تبلیغاتی تاسیس کنم و فکر میکردم که دیگه به جایی رسیدم.

که به راحتی می توانم اینکار را انجام دهم و این کار را انجام دادم.

تا در سال 1390 کانون تابان شهر در یک دفتر 20 متری در مجتمع تجاری گلدیس تاسیس شد.

شروع کار با اجرای پروژه های تبلیغاتی کوچیک و شروع یک ماهنامه تبلیغاتی محلی بود .

که تمام کارهای آن در شماره اول از جذب آگهی تا مرحله چاپ با خودم بود شب و روز نداشتم.

تا این که از شماره دوم همکارهایی به مجموعه اضافه شدند.

که خیلی زود دیدگاه خودم رو نسبت به کار گرفتن و با تعصب به کارمون ادامه دادیم.

کار خیلی خوب پیش رفت تا اینکه در تورم های اقتصادی سال 91 کاغذ در یک شب گران شد .

صنعت خدمات چاپی و تبلیغات کاغذی رو متحول کرد از همان روز دیدم که در مدت کوتاهی توان خرید مردم پایین می آید .

و هزینه های چاپی چند برابر می شود و تنها راه نجات این بود .

که وارد فروش و تبلیغات در دنیای مجازی شوم که در همان دفتر کوچک در مجتمع تجاری گلدیس شروع به اجرای وب سایت تخفیف گروهی شادیاب کردیم .

و هیچ تجربه ای از کسب و کار در دنیای مجازی نداشتم.

و با هیچ کدام از مفاهیم نرخ تبدیل یا خیلی از مسائل دیگر آشنایی نداشتم .

یادم میاد خیلی دوست داشتم که یک فرشته نجات داشتم مثل کسی که در این زمینه تجربه داشه باشد و تجربیاتش را با من به اشتراک بگذارد . اما به عنوان یک کارآفرین باید فرشته نجات خودم می بودم.

ولی متاسفانه هر کسی که چیزی در این زمینه بلد بود به چشم رقیب نگاه می کرد .

چیزی برای مشاوره به من وجود نداشت مجبور بودم از روی مشاهده و مطالعه در نمونه های خارجی سیستم تخفیف گروهی مثل وب سایت groupon و نمونه های ایرانی که در اون زمان خیلی کم تجربه بودن پیش برم .

ولی با تمام فشارهایی که داشتیم و هزینه هایی که هنوز در اول کار به درآمدزایی هم نرسیده بود پیش رفتیم.

بعد از مدت کوتاهی در این کار خبره شده بودیم و استارتاپ ما داشت جون می گرفت کلی تجربه کسب کرده بودیم .

طوری پیش رفتیم که صاحب ایده شده بودیم و از همکارهایی که در اون زمان شروع به فعالیت کرده بوند نیز پیشی گرفتیم.

و ایده پردازی هایی داشتیم و اجرا کرده بودیم که در حال حاضر ایده هایی که توسط تیم برنامه نویسی تابان شهر اجرا و پیاده سازی شده بود.

الان جزو رکن های اصلی سیستم تخفیف گروهی و تبدیل به یک فرهنگ در این سیستم شده است .

همچنین جای افتخار داشت که ایده ما برای شرکت های پیش رو تبدیل به دنباله رو شده اند.

یکی از ایده هایی که در این سیستم پیاده سازی شد سیستم رمزینه سریع برای حذف کد های کاغذی برای کاربران بود.

که در سال 1392 اجرا شد و گامی بلند برای شناخت شادیاب در بین شرکای تجاری بود .

همچنین در این میان اشکالاتی در بین سیستم تخفیف گروهی و شرکای تجاری وجود داشت .

مثل بد حسابی و تسویه حساب های بدون برنامه و همچنین عدم هماهنگی برای اجرای پیشنهاد ها، اما شادیاب سعی بر این نمود .

که در این بین با ارائه خدمات مناسب و کافی به کاربران و مشتریان جایی در این بازار پر آشوب باز کند .

که تا حد زیادی موفق شده است.

در سال 1394 می توان گفت که در مدت خیلی کوتاهی فرهنگ و تب استارت آپ و ارائه خدمات در بستر وب سایت و اپلیکیشن به شدت افزایش یافت.

که خیلی از کسب و کار هارو دچار تغییر نمود، خیلی از صنوف دچار ور شکستگی شدند و خیلی از مشاغل جدید متولد شدند .

که شاید اگر درباره یکی از شغل های موفق ، یک سال قبل با کسی صحبت می کردیم میخندید. چه برسد که کسی کارآفرین در آن زمینه باشد.

در هر صورت با تمام این اوصاف وقتی در سمیناری و یا همایشی به عنوان یک استارتاپ موفق دعوت می شدیم .

می دیدم که جوان های با استعداد و پر انگیزه ای که در حال شروع به اجرای کسب و کار خود هستند .

از من مشاوره های سرپایی می گیرند و سوالات زیادی دارند که نمیدانند از کدام شروع کنند.

وقتی چنین چیزی رو چندین بار دیدم تصمیم بر اینگرفتم که بخشی از تخصص و وقت مجموعه رو برای مشاوره رایگان و اجرای بستر های مختلف IT بگذاریم.

تا چیزی که من در گذشته به عنوان فرشته نجات می دیدم را بتوانم بدون هیچ چشم داشتی به دوستانم ارائه دهم.

در حال حاضر با تمام این تجربیاتی که به دست آوردم می توانم بگویم که برای داشتن یک کسب و کار موفق و کارآفرین خوب شدن باید چندین ویژگی را به وجود آوریم:

1- به دنبال فرشته نجات نگردید:

خیلی از دوستان که تصمیم به شروع و اجرای کسب و کار خود دارند به دنبال شخصی می گردندکه تمامی کارها و ایده های آنها را پیاده سازی کنند .که بسیار تفکر غلطی است، دوستان عزیزم ایده بدون اجرا کوچکترین ارزشی نخواهد داشت .تنها کسی که به ایده شما برای اجرا اهمیت خواهد داد خود شما هستید . پس برای خودتان کارآفرین باشید.وجود افراد با تخصص های مختلف در کنار شما به اجرای ایده شما فقط کمک می کنند.

2- دقیق و قاطع و پررو باشید:

برای ایده های خود سعی کنید که دقیق و قاطع باشید.تصمیمی را نگیرید و اگر گرفتید سعی کنید تمامی جوانب آن را در نظر بگیرید.زمانی که تصمیم به اجرای آن گرفتید تا مدت زمان مشخصی که برای خود تعیین نموده اید از آن دلسرد نشوید .فقط به انتها آن فکر کنید.

 

3- احساس های سینوسی در موفقیت:

وقتی که ایده پرداز و صاحب یک استارت آپ هستید یکی از حالت هایی که خیلی زود به سراغ شما می آید احساس سینوسی است .یعنی یک روز از خواب بیدار می شوید و فکر می کنید که خیلی موفق هستید .یک روز دیگر فکر می کنید که فقط دارید وقت خودتون رو تلف می کنید .تمام کارها و تلاش های شما بی فایده است.وجود این احساس هم خوب و هم بد است.هم باید اهمیت داد و هم بی اهمیت بود.به این صورت که این احساس باید کنترل شود اگر در قسمت اوج که فکر می کنید موفق هستید به خود ببالید متوجه اشتباهات خود نمی شوید.اگر هم در حالت نا امیدی خیلی به آن بها دهید دیگر انگیزه ای برای پیش روی و تلاش نخواهید داشت.ترس زیاد در کسب و کار باعث می شود که در ریسک های خود بیشتر فکر کنید .ترس کم در کسب و کار باعث می شود که شما کمتر به تصمیمات خود فکر کنید .وجود تئوری فرشته نجات نیز در کسب کار شما باعث می شود .که شما اصلا به تصمیمات خود فکر نکنید چون همیشه به امید تفکری برتر هستید.

4- تئوری چرخش سازمانی برای مدیر:

در تمامی کار ها سعی کنید که اول خود شما مدت زمان کوتاهی کار را انجام دهید .و بعد به شخص دیگری محول کنید این کار یک تکنیک قدیمی به نام چرخش سازمانی و یا Job rotation می باشد.این کار باعث می شود که شما به دستوراتی که به پرسنل خود می دهید آگاهی کامل داشته باشید.و بتوانید زمان سنجی و کارسنجی درستی در سیستم انجام دهید .همچنین نه زمان زیادی به پرسنل تنبل برای انجام کار ها خواهید داد و نه توقع زمان کوتاه برای پرسنل خوب دارید.یکی دیگر از مواردی که همیشه در این چرخش های سازمانی می توان به دست آورد.وجود فضاها و جووهای غیر رسمی و غیر سازمانی در شرکت شما است.همیشه من در تمامی بخش های شرکت مدت زمانی حضور پیدا می کنم .هم به تیم در انجام کارها کمک می کنم و هم کارهای اضافه رو حذف می کنم .هم پرسنل به درست و دقیق کار کردن عادت می کنند .هم چنین مواردی دیده می شود که در هیچ شرایطی به جز حضور شما در آن فضا نمی توان به این موارد پی برد.

5- همیشه در دل کار حضور داشته باشید و بهترین باشید:

وقتی فردی با تفکر صحیح وارد سیستم می شود و تلاش بر این داشته که بتواند در کار خود فردی موفق باشد.پس از مدت کوتاهی می بینم که رفتارها، تکنیک ها و خیلی از خصلت های مدیر خود را به خود میگیرد.که این یک فرصت خوب برای مدیران موفق هست ولی اگر مدیری بی برنامه، بی دقت و بی تفاوت داشته باشد.قطعاً از مدیر خود الگو برداری خواهد نمود که این فاجعه ای بسیار بدی را به وجود خواهد آورد.

6- حذف افراد ناراضی از سیستم:

وجود افراد ناراضی در سیستم شما، هم سیستم را دچار چالش های امنیتی خواهند نمود .هم هزینه و انرژی بسیار زیادی بابت مدیریت این افراد خرج خواهد شد .همچنین وجود این افراد مثل وجود سیب خراب در انبار سیب هست.اگر چنین عاملی خیلی زود از سیستم شما حذف نشود.تفکر و مسیر تمامی سیستم را دچار چالش خواهند نمود.البته نکته ای که وجود دارد چنین مواردی در سیستم های بزرگ خیلی سخت پیشروی میکند .چون گوش تمامی پرسنل به نارضایتی ها پرهست ولی در سیستم های استارت آپی این موارد بسیار خطر ناک بوده.

7-تمرکز بر روی اهداف سازمانی:

برای سازمان خود یک هدف تهیه کنید و برای هدف خود یک استراتژی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تهیه کنید.توجه داشته باشید شما کارآفرین هستید و استراژی های شما قابل تغییر است .ولی اهداف شما غیر قابل تغییر است، رسیدن به اهواز یک هدف و انتخاب مسیر یک استراتژی.یکی از اصلی ترین کار های مدیر استارت آپ متمرکز نمودن انرژی خود و تمامی اعضای مجموعه بر روی هدف پیش رو بوده.همیشه به یاد داشته باشید که برای رسیدن به اهداف خود مقیاس های اندازه گیری یا به عبارتی خط کش داشته باشید.که بتوانید پیشرفت ها و موفقیت های خود را در قالب زمان اندازه گیری نمایید.و همچنین موفقیت های مجموعه را برای پرسنل خود به نمایش در آورید تا مجموعه متوجه شود که تلاش هایی که انجام دهد بی ثمر نیست.سعی کنید که برای اجرای اهداف سازمانی خود قانون تدوین نمایید .تا این که قوانین شرح وظایف تک تک افراد را به خوبی مشخص نماید .تا در اجرای پروژه های کاری خود به جای این که با پرسنل به بحث و گفتگو راجب باید ها و نباید های بیهوده بپردازید در خصوص تدوین استراتژی گفتگو نمایید.

8- عاشق باشید:

همیشه افراد عاشق برای رسیدن به معشوقه خود کارهای بسیار سخت و حتی غیز ممکنی را انجام می دهند .ممکن هست که ساعت ها و یا روز ها با معشوقه خود وقت بگذرانند .هیچ گاه از این موضوع حسته نشوند.پس شما هم باید عاشق کار خود باشید سعی کنید کاری رو انجام دهید که مطمئن هستید .که از انجام اون کار حتی اکر بسیاری از امید های شما رو نا امید کند خسته نمی شوید .همیشه با احساس، متعصب و عاشقانه بهش نگاه میکنید .اون وقت میتونید ساعت ها، روزها و یا سال ها برای رسیدن به هدفتون با لذت تلاش کنید.دنبار حاشیه نگردید که وقت شمارو میگیره و در بطن انجام کار بهترین فکر ها و بهترین تصمیم ها رو میتونید بگیرید.

9-با فکر بپرید تو استخر و بعد شنا یاد بگیرید:

بافکر پریدن تو استخر و بعد شنا یاد گرفتن.یعنی خیلی وقت ها ما برای انجام دادن کاری باید مقدمه چینی کنیم .یا اون کار رو اونقدر بزرگ می کنیم که می ترسیم تا بخواهیم شروع کنیم.مثل زمانی که میرویم استخر روباز و از این که ممکنه آب استخر سرد باشه .یا خوب شنا نکنیم و یا عمیق باشیم با تردید درون آب می رویم.خوب این کار وقت زیادی رو از شما می گیرد وقتی یک بار شنا کردید بدونید که هیچ وقت غرق نمیشید.یکی از علت های غرق شدن ترس هست.وقتی قراره کاری رو شروع کنید و کارآفرین باشید خودتون رو از همون لحظه در داخل جریان کار قرار دهید و شروع کنید .دنبار حاشیه نگردید که وقت شمارو میگیره و در بطن انجام کار بهترین فکر ها و بهترین تصمیم ها رو میتونید بگیرید.

به مشاوره نیاز داری ؟

همین الان با ما تماس بگیرید تا شما را راهنمایی کنیم.

شاید دوست داشته باشید بدانید

نظرات شما عزیزان…

2 Comments

  1. حسینی

    سلام سرکار خانوم خدایاری پایاننامه کارشناسی ارشد من در زمینه عوامل کلیدی موفقیت استارت آپ ها ……… هست دوست دار م بیشتر با شما آشنا بشم و اگه بشه مصاحبه ایی داشته باشیم با تشکر

    پاسخ
    • خشایار آریامهر

      سلام دوست عزیز شما میتوانید در قسمت تماس با ما ارتباط برقرار کنید

      پاسخ

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *